|
ترک تن و سر کردند عشاق چه مستانه بر یار نظر کردند جان باخته جانانه،تا شام سحر کردند ان قافله بیدار،از بهر وصال یار زین منزله ویرانه،اهنگ سفر کردند از جلوه روی او وز پیچش موی او کاشانه به کاشانه رفتند و خبر کردند کندند دل از این دار،رفتند پی دلدار سرداده چه مردانه،ترک تن و سر کردند اری،اگر بخواهیم بهتر ببینیم گاهی بهتر است که حتی چشمهایمان را ببندیم؛زیرا کسانی هستند که فردایشان بهتر از امروز است.این ماییم که باید حیاتی تازه و با طراوت را از سر بگیریم.خدایا،یاریمان کن تا بازنمانیم!
کس تو طریق پاکبازی نگرفت با زخم،نشان سر افرازی نگرفت زین پیش دلاورا،کسی چون تو،شگفت حیثیت مرگ را به بازی نگرفت
[ دوشنبه 88/7/20 ] [ 9:0 عصر ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ و نوشتم بیاد دوست شهیدم غلامرضا زوبونی ] |